شرزه شیران کنام ایران!
ای همه زنده به نام ایران!
مادرست میهن و ما فرزندان
پـرورش یـافتـه آن دامـان
وقت آن گشته که خود دريابيم
حـال تنــهایی مـادر یـابـیـــم
**
این وطن خاک اهورایی بود
جلوه گاه همـه زیـبـایی بود
شهره بد شادی و آبادی ما
حرمـت و عـزت و آزادی ما
یک جهان خیره به اندیشه ما
آفرین گو به رگ و ریشــه ما
نه فقط نیک به پندار بدیم
که به گفتار و به کردار بدیم
**
بانی جهل و ستم دشمن ماست
باعث این همه غم دشمن ماست
اهرمن تا که تطاولها کرد
هـم به نیـرنـگ چپـاولـها کـرد
تشنه خون و جنایت پیشه
زشت کردار و ســیه انـدیـشه
غارت و کشته و ویران کردند
آنچه یک دیو کنـد آن کـردند
**
آری امروز که دانا شده ایم
با خرد جفت و توانا شده ایم
مشت این اهرمنان وا بکنیم
غول بنگر که چه رسوا بکنیم
دست در دست هم و دوش بدوش
بکـنـیم آتــش بـیداد خـموش
آستین ها همه بالا بزنیم
تیشــه بر پـای هیـولا بزنیم
**
پاسداران وطن ما هستیم
نـه یکی قطـره کـه دریا هستیم
همه از عشق نفس می گیریم
خاک غارت شده پس می گیریم
خاک ما جای دغلبازی نیست
جای تاتار و سگ تازی نیست
کاسه صبر جهان هم پرشد
کاین وطن یکسره ملا خور شد
تا به کی چوب ستم بر سر م
یا یکـی دیـو دژم رهــبر مـا
اینکه خود نیست ز تخم ایران
کرده خود را به عرب آویزان
نه فقط آن سر و روی و کله ش
نیست ایرانی هم رسم و رهش
می کند دختر خود زنده بگور
که مبادا رود از دست غرور
هم از این روست ” ندا” ها کشته
دست وی هست به خون آغشته
تشنه خون و جنایت پیشــه
زشـــت کـردار و ســیه اندیشه
آستـین ها همه بالا بزنیم
تیــشه بر پـای هــیولا بـزنیـم
مرداد 1388 – افرا گیلانی
Leave a comment